مجموعه سوالات پایان ترم درس فرهنگ و روابط بینالملل
همکلاسیهای عزیز پاسخ این سوالات هیچ تعهدی برای تهیه کننده پاسخها (خانم منال قاسمی) و تایپ کننده آنها (حسینی) ایجاد نمیکند. موفق باشید
مجموعه سوالات پایان ترم درس فرهنگ و روابط بینالملل
1- فرهنگ را توضیح داده و به دو مورد از ویژگیهای فرهنگ اشاره کنید.
درخصوص معنی لغوی فرهنگ در کتاب معتبر "فرهنگ عمید" چنین آمده است: "فرهنگ، فرهنج، علم، دانش، ادب، معرفت، تعلیم و تربیت، آثار علمی و ادبی یک قوم یا ملت".
طبق کاملترین تعریف از سازمان یونسکو عموماً از فرهنگ یک برداشت غیرمادی دارند و به مجموعه معارف اعتقادات و آداب و رسوم، ارزشها و هنجارهایی که به یک ملت هویتی مشخص میبخشد و اقوام و ملل را از همدیگر متمایز می سازد، فرهنگ میگویند.
ویژگیهای فرهنگ:
1- تمام گروههای انسانی دارای فرهنگ هستند. یعنی تمام گروههای انسانی شیوههایی را برای زندگی، بقاء نسل، تهیه غذا و لباس و پوشاک و ... دارند که خاص آن جوامع هست.
2- فرهنگ یک امر اکتسابی است و به صورت میراث جامعه از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود.
2- نظریه مارکسیستی فرهنگ را توضیح دهید.
در رویکرد مارکسیستی فرهنگ مدرن و تودهای به طور کلی در چارچوب مفهوم ایدئولوژی فهم میگردد، به تعبیر مارکس ایدئولوژی یعنی ایدههای حاکم بر هر عصری که ایدههای طبقه حاکم است. از این منظر فرهنگ، خود محصول ایدئولوژی است. نظریه مارکسیستی فرهنگ، در کلیت نظریهای انتقادی و ضدفرهنگ محسوب میشود. تأکید بر مفهوم از خود بیگانگی، بتانگاری کالا، فرهنگ مصرف، هژمونی، امپریالیسم فرهنگی، پاسخخواهی و سایر مفاهیم در این سنت بیانگر رویکرد آنها در تحلیل فرهنگ مدرن است، فرهنگی که در نهایت سبب میشود افراد خودشان را نیز به عنوان کالا تجربه کنند و بدون اینکه آگاه باشند به قربانیان این فرهنگ تبدیل شوند و ایدئولوژی یا آگاهی کاذب، سبب غفلت انسانها از وضع موجودشان شود.
3- مکتب فرانکفورت را توضیح داده به دوتن از متفکران ان اشاره کنید.
تأکید این مکتب بر اهمیت فرهنگ و ایدئولوژی است. نظریهی فرهنگی این مکتب با نقد روشنگری و مفهوم صنعت فرهنگ و نقد سرمایهداری و فرهنگ مدرن تدوین شده است. به نظر اصحاب این مکتب، جوهر سرمایهداری مدرن کنترل اجتماعی و جلوگیری از دگرگونی بنیادی است و فرهنگ مدرن یکی از عوامل اصلی این کنترل به شمار میرود. اندیشمندان این مکتب تأکید بر فرهنگ تودهای و نقد آن دارند. ویژگی فرهنگ تودهای استانداردسازی، کلیشهسازی، محافظهکاری و مصرفگرایی است.
از منظر این مکتب فرهنگ تودهای مدرن، فرهنگی تحمیل شده بر افراد است و افراد را به پذیرش خود وادار میکند به نحوی که آنها این فرهنگ را تحمیلی محسوب نمیکنند. صنعت فرهنگ در این میان نقش مهمی دارد. تئودورو آدورنوـ ماکس ماکس هورکهایمرـ بنیامین.
4- مفهوم صنعت فرهنگ چیست و توسط چه کسی مطرح شده است؟
صنعت فرهنگ از جمله مفاهیمی است که در قرن بیستم توسط "تئودور آدورنو" در کتاب "دیالکتیک روشنگری" برای توضیح چگونگی عملکرد مراکز تولید کننده فرهنگ در ساختمان فرهنگ تودهای مدرن، به کار برده شد. مفهوم "صنایع فرهنگی" نیز نخستین بار در طی جنگ جهانی دوم و در مکتب فلسفی فرانکفورت برای توصیف صنعت فیلمسازی آمریکا شکل گرفت. صنایع فرهنگی همان بنگاههایی هستند که برای عموم مردم، اطلاعات و سرگرمیهای آموزشی، علمی و فرهنگی در قالبهای مختلف قابل تکثیر، طراحی و تدارک میبینند. این صنایع که با عناوینی همچون "صنایع رسانهای"، "صنایع حق تکثیر" و حتی "صنایع محتوایی" نیز شناخته میشوند، مفهومسازی، هماهنگسازی، تولید، ارتقا و تجارت کالاهای فرهنگی در قالبهای مختلف اعم از کتاب، مجله، روزنامه و ژورنال، فیلم و محصولات صوتی و تصویری است.
5- نظریه فمینستی فرهنگ را توضیح دهید.
فرهنگ رابطهای پیچیده با فرآیندهای ساختاری تفکیک جنسی و جنسیتی، تولید و بازتولید ذهنیت جنسی و جنسیتی داشته و بخشی از آن میباشد. زن در تایخ حضور گفتمانی ندارد و علت اصلی این وضعیت در ساختارهای ایدئولوژیک عمیق و فرهنگ پدرسالارانه است. زن در تاریخ حضور و وجود گفتمانی ندارد و جامعه و فرهنگ به نام پدر تأسیس شده است. پدر عنصر نمادین است و آگاهی انسان در این حوزه نمادین که حوزه فرهنگ و زبان است، شکل گیرد و در نهایت فرهنگ، جامعه و ذهنیت پدر سالارانه میشود.
6- به مفاهیم اساسی در نظریات فمینیستی اشاره کرده و توضیح دهید یکی از اصلیترین مفروضات اصلی در مباحث فمینیستی در زمینه فرهنگ چیست؟
در نظریات فمینیستی دو مفهوم اساسی "برابری" و "تفاوت" قرار دارند. گفتمان تفاوت، اخیرتر و رادیکالتر از گفتمان برابری و یکسانی بوده است. در این گفتمان تفاوت جنسی شرط رهایی زنان تلقی میشود. از آنجا که فمنیسم جنبش واحدی نیست، تمام فمنیستها با وجود هم عقیده بودن در موقعیت فرودستی زنان از فرهنگ و جامعه تلاش برای آزادی آنها در تبیین و ارائه راهکارهایی تفاوتهای بسیاری دارند که این دو مفهوم به خوبی در آنها منعکس شدهاند. یکی از مفروضات اصلی مباحث فمنیسم در زمینه فرهنگ این است که زن در تاریخ حضور گفتمانی ندارد و علت اصلی این وضعیت در ساختارهای ایدئولوژیک عمیق و فرهنگ پدرسالارانه است و در این باره لاکان بر آن است که زن در تاریخ حضور و وجود گفتمانی ندارد و جامعه و فرهنگ به نام پدر تأسیس شده است. پدر عنصر نمادین است و آگاهی انسان در این حوزه نمادین که حوزه فرهنگ و زبان است، شکل گیرد و در نهایت فرهنگ، جامعه و ذهنیت پدرسالارانه میشود.
7- نشانهشناسی به چه معناست و با چه چیزی سر و کار دارد و بیشتر متأثر از آرای کدام متفکر است؟
واژه نشانهشناسی دارای ریشه یونانی است. این علم در قلمرو نشانه و معنا به پژوهش میپردازد و در حقیقت از واژگان علم پزشکی که علائم بیماریها را مورد بررسی قرار میدهد، برگرفته شده است. نشانهشناسی با هر چیزی که بتواند یک نشانه قلمداد شود، سر و کار دارد، از قبیل کلمات، شکل، تصاویر، اصوات، اشیاء و ... نشانهشناسی یکی از رویکردهای متأخر در مطالعات فرهنگی است که متأثر از آرای سوسور دربارهی زبان و همچنین تأکید بر زبان و معنا به عنوان عنصری اساسی در حیات اجتماعی است.
8- ایده اساسی سوسور این است که نشانهها شامل دو بخش هستند، یکی دال و دیگری مدلول، در این رابطه توضیح دهید.
ایده اساسی سوسور این است که نشانهها شامل دو بخش هستند، یکی دال و دیگری مدلول و رابطه میان آنها اعتباری است و به همین دلیل رمزهایی را ایجاد و استفاده میکنیم تا معنای نشانهها را دریابیم. از این منظر، مفاهیم و نشانهها معنایشان را تنها براساس ارتباط، تفاوت و تمایز بدست میآورند.
9- نظریه روانکاوانه فرهنگ را توضیح دهید.
سیر فرهنگ و تمدن قابل قیاس با بالندگی و نمو عادی فرد است. شکلگیری فرهنگ و تمدن بر مبنای محدود شدن قدرت فردی و امکانهای کاملگیری و ارضای میل است. فرهنگ بر شالوده ترک غرایز و عدم ارضا بنا شده است.
10- خود و فراخود در اندیشه زیگموند فروید به چه مفهومی است؟ همچنین عقده اودیپ را توضیح دهید.
خود: فروید بیشتر تأکید بر امر جنسی، غریزه و لذت دارد، اصل لذت او بیانگر این است که شخص به طور مداوم به دنبال جستجوی ارضای نیازهای بیولوژیک و غریزی است که ریشه در نفس دارد.
فراخود: کارگزاری در روان ماست که شامل وجدان، اخلاقیات و خواستههای آرمانی است. فراخود مشتق از جامعه است.
عقده ادیپ: فروید آن را طبیعی میداند و نه محیطی، در بحث فرهنگ از نظر او عقده ادیپ آغاز اخلاقیات، وجدان و حقوق و کلیه اشکال اقتدار اجتماعی و مذهبی است به تعبیر دیگر، عقده ادیپ سنگ بنای کل فرهنگ به معنایی است که ما میشناسیم.
11- ارتباط میان فرهنگی و ماهیت آن را توضیح دهید.
ارتباطات میان فرهنگی (به مفهوم عام) شاخهای از ارتباطات، به طور مستقل یا شاخهای از ارتباطات جهانی است که عهدهدار بررسی و مطالعه ارتباطات و روابط میان دو فرهنگ، دو فرد از دو فرهنگ و مانند آن است. این حوزه با ماهیتی میان رشتهای که برخاسته از ویژگی دو بخش اصلی آن (فرهنگ و ارتباطات) است.
ارتباطات میان فرهنگی به عنوان فرایند مبادله اندیشهها، معانی و کالاهای فرهنگی میان مردمانی از فرهنگهای مختلف بین آن دسته از مردم اتفاق میافتد که ادراکات فرهنگی و سیستمهای نمادینشان به اندازه کافی مجزا هستند. در این گونه ارتباط اساساً بین دو طرف ارتباط هیچگونه علقهی فرهنگی وجود نداشته و یا این که طرفین دارای پیوندهای فرهنگی ضعیفی هستند. ارتباطات میان فرهنگی، چه در ابعاد نظری و چه در ابعاد علمی در بسترهای خاصی مثل جهانگردی، روزنامهنگاری آموزشی و تحقیقات در حوزههای علم، دین و هنر، بیشتر خود را نشان داده و دارای مجاری یکطرفه و دو طرفه است.
12- انواع ارتباط فرهنگی را نام برده و دو مورد را توضیح دهید.
ارتباطات بین فرهنگی: ارتباطات میان دو موضوع (با محتوای واحد) یا دو بخش از دو فرهنگ یا دو فرهنگ به طور کلی و مطالعه دربارهی آن است. بنابراین مطالعات بین فرهنگی شامل مقایسه و تقابل فرهنگها، همانند مقایسه ارزشها و راههای ارتباط دو شخص آمریکایی و ژاپنی با یکدیگر میشود.
تعارض یا برخورد فرهنگی: تعارض فرهنگی عبارت است از مخلفت نیروهایی که افراد یا گروههای متعلق به دو فرهنگ متفاوت با آنها برخورد میکنند.
13- تماس فرهنگی به چه معناست به چند نوع آن اشاره کنید.
کانکت به معنای برخورد و تماس به هر نوع تأثیر و عمل متقابل اجتماعی گفته میشود. تماس بین فرهنگی به افراد توانایی میدهد که پیچیدگیهای جامعه دیگر را دریابند و یا افراد متعلق به فرهنگ دیگر نوعی همدلی به وجود آورند. در بیان انواع تماس فرهنگی و کنش متقابل بین فرهنگی، چهارده نوع تماس بین فرهنگی وجود دارد که ده نوع آن مربوط به رفتن از کشور خود به کشور دیگر و چهار نوع آن مربوط به کشور خود است.
1- دانشجویان خارجی که در کشوری غیر از کشوری که مدرسه رفتهاند، درس میخوانند.
2- بازرگانان و تجار، بویژه آنان که کارشان در شرکتهای چند ملیتی است.
3- مترجمان زبان که در سازمانهای بینالمللی کار میکنند.
4- شرکتکنندگان در برنامههای سازمان یافته، مانند گروههای صلح.
5- مهاجران که در کشور دیگر اقامت دارند.
6- جهانگردانی که به سفرهای کوتاه مدت میروند.
7- اعضای گروه قومی مشخص درون یک کشور، مانند سیاهان.
14- تعریفی جامع از از جهانی شدن ارائه داده و به 2 مورد از آرای متفکران این حوزه اشاره کنید.
جهانی شدن عبارت است از درهمآمیزی اقتصاد، جامعهشناسی، سیاست، فرهنگ و رفتارها از طریق نفی مرزها و خذف پیوستگیهای ملی و اقدامهای دولتی است.
"دیوید هاروی" مدعی است که جهانی شدن به مرحلهای شدید از فشردگی زمان و مکان منجر شده است که دارای تأثیر گیجکننده و مخربی بر رویههای سیاسیـ اقتصادی، توازن قدرت طبقات و نیز بر زندگی و اجتماعی است.
"مارتین آلبرو" جهانی شدن را به فرایندهایی که براساس آن تمام مردم جهان در یک جامعه واحد و فراگیر جهانی به هم میپیوندند، تعریف میکند. از دید فرهنگی نیز به طور خاص به جهانیسازی توجه شده است.
15- جهانی شدن فرهنگ به چه معناست؟
بنابراین جهانی شدن فرهنگ به معنای جهانی شدن ارزشها، سنتها و هنجارهای پایدار یک یا چند فرهنگ است.
16- نظریه دهکده جهانی به چه معناست و چه کسی آن را مطرح کرده است؟
مارشال مک لوهان. به نظر او بشر در مرحله سوم تاریخی که با اختراع تلویزیون و ماهواره شروع میشود با دهکده جهانی مواجه میگردد. در دهکدهجهانی انسانها به سمت ارزشها و مبانی تسهیل کننده زندگی اجتماعی، قواعد مشترک بازی و روش مورد توافق حل مسأله حرکت میکند و فرهنگهای قویتر نقش بیشتری در شکل دادن به آن ارزشها، قواعد و روشها دارد.
17- ضرورت درک اهمیت جهانی شدن در چیست؟
به نظر جهانیگرایان، نظامهای ارتباطی جهانیِ جدید در حال تغییر شکل دادن روابط بین موقعیتهای فیزیکی و شرایط اجتماعی هستند و جغرافیای موقعیتی زندگی سیاسی و اجتماعی را تغییر میدهند این امور ممکن است هویتها از زمان، مکان و سنتهای خاص را از بین ببرند. نتیجه فرایند جهانی شدن شکل گرفتن جامعهای فراملی است که در تمام ابعاد آن تحقق پیدا میکند، نقش سیاسی و فرهنگی دولتها را کاهش میدهد و ارزشهایی فراملی بر ساختار اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آن حکمفرما خواهد شد. شکلگیری جامعه فراملی بحران هویت را به دنبال خواهد داشت.
18- چه واکنشهای فرهنگی در مقابل جهانی شدن شکل گرفته است؟ به یک مورد اشاره کرده و توضیح دهید؟
خاصگرایی فرهنگی، آمیزش و تحول فرهنگی، همگونی فرهنگی، ابزارهای همگونی فرهنگی
خاصگرایی فرهنگی: رابرتسون در بحث جهانی شدن به فرهنگ توجه میکند و به عامگرایی و خاصگرایی فرهنگی باور دارد. منظور از خاصگرایی فرهنگی این است که به طور معمول فرهنگ، رنگ و بوی بستر فرهنگی خاصی که در آنجا مصرف میشود را میگیرد.
ویژگیهای خاصگرایی فرهنگی، ضدیت با جهانی شدن و نسبیتگرایی، ذاتباوری، احیای فضای بسته فرهنگی، تأکید بر مکان و سرزمین خاص، جماعتگرایی و بازسازی روایت تاریخی خاص است.
19- امپریالیسم را توضیح داده و به انواع آن اشاره کنید.
تسلط سیاسی و اقتصادی کشوری بر کشور و سرزمین دیگر که گاه با تسخیر خاک آن کشور به وسیله قدرت نظامی توأم بوده و گاه به صورت استقرار حکومتهای دست نشانده برای تأمین منافع سیاسی و اقتصادی کشور مسلط نمایان میشود تعریف مختصری از اصطلاح امپریالیسم است. یوهان گالتونگ امپریالیم را به پنج نوع تقسیمبندی میکند که عبارتند از: اقتصادی، سیاسی، ارتباطی و فرهنگی.
20- نظریه امپریالیسم فرهنگی را توضیح دهید.
این نظریه میگوید ارزشها و باورهای جوامع قدرتمند به گونهای استثمارگرانه بر جوامع ضعیف تحمیل میشود. واژه امپریالیسم فرهنگی نشان دهنده نوعی نفوذ اجتماعی است که از طریق آن کشوری، تصورات، ارزشها، معلومات و هنجارهای رفتاری و نیز روشهای زندگی خود را به کشورهای دیگر تحمیل میکند.
در این مسیر، شرایطی پدید میآیند که شکلهای فریبندهتر و پنهانتر هجوم فرهنگ سلطهجو را برتری میبخشد و ملی کردن سبکها و الگوها که محور اصلی تولیدات فرهنگی و امپریالیستی را شکل میدهند، مورد توجه قرار میگیرد.
21- به دو مورد از نظریات مطرح در حوزه امپریالیسم فرهنگی اشاره کرده و توضیح دهید.
1- نظریه جنگ نرم: جان کالینز، تئوریسین دانشگاه طی جنگ آمریکا، جنگ نرم را عبارت از استفاده طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن را برای نفوذ در مختصات فکری دشمن با توسل به شیوههایی که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی مجری میشود، میداند. جنگ نرم در برابر جنگ سخت در حقیقت شامل هرگونه اقدام روانی و تبلیغات رسانهای است که جامعه هدف یا گروه هدف را نشانه میگیرد و بدون درگیری نظامی و گشوده شدن آتش، رقیب را به انفعال یا شکست وا میدارد. جنگ نرم در پی از پای درآوردن اندیشه و تفکر جامعه هدف است تا حلقههای فکری و فرهنگی آن را سست کند و با بمباران خبری و تبلیغاتی تزلزل و بیثباتی را بر آن نظام سیاسیـ اجتماعی تزریق کند.
2- تهاجم فرهنگی: کارکرد فرهنگ غالب در جهت تحمیل ارزشهای خود با استفاده از قدرت و غلبه سیاسی یا اقتصادی را تهاجم فرهنگی گویند. تهاجم فرهنگی وجهی خاص از کارکرد ویژه یک فرهنگ در مقابل دیگری است که فرآیند متقابل و سازنده تعامل رابه کشمکش مخرب تبدیل میسازد.
22- در مورد جنگ سرد چه میدانید.
23- تهاجم فرهنگی به چه معناست و برخی از شاخصهای آن چیست؟
کارکرد فرهنگ غالب در جهت تحمیل ارزشهای خود با استفاده از قدرت و غلبه سیاسی یا اقتصادی را تهاجم فرهنگی گویند. تهاجم فرهنگی وجهی خاص از کارکرد ویژه یک فرهنگ در مقابل دیگری است که فرآیند متقابل و سازنده تعامل رابه کشمکش مخرب تبدیل میسازد.
بعضی از شاخصها:
- تهاجم فرهنگی مبتنی بر تبعیض و نابرابری بین فرهنگ مهاجم و فرهنگ مورد هجوم است.
- تهاجم فرهنگی خواهان سلطه و ایجاد وابستگی است.
- تهاجم فرهنگی مبتنی بر بیاعتمادی و متضمن خشونت و تهدید است.
- تهاجم فرهنگی همواره خواهان تهی شدن فرهنگ در مورد هجوم از ماهیت تمدنی واخلاقی خویش است.
24-امپریالیسم فرهنگی را توضیح دهید.
امپریالیسم فرهنگی، به استفاده از قدرت سیاسی و اقتصادی برای قبولاندن ارزشهای فرهنگی متعلق به قدرت استعمارگر در میان مردم جامعه هدف گفته میشود که به طور مستقیم فرهنگ آن جامعه را مورد یورش قرار میدهد.
25- جنگ نرم را تعریف کرده و به 4 مورد از ویژگیهای آن اشاره کنید.
جنگ نرم استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و دیگر اعمالی است که منظور اصلی آن تأثیرگذاری بر عقاید، احساسات، تمایلات و رفتار دشمن، گروه بیطرف و یا گروههای دوست است به نحوی که برای برآوردن مقاصد و اهداف ملی پشتیبان باشد.
1- جنگ نرم یک جنگ نامحسوس است یعنی ماهیت جنگ در آن پیدا نیست.
2- جنگ نرم، جنگی است میان دانشگاه و اندیشهورزان کشور با مراکز تئوریپردازی دشمن.
3- مخاطب جنگ نرم، عموم مردم هستند و قشر خاصی را در برنمیگیرد.
4- ارزیابی جنگ نرم و تشخیص میزان شکست و پیروزی در آن بسیار سخت و تقریباً غیرممکن است.
26-ابزارهای جنگ رسانهای چیستند؟ به دو مورد اشاره کرده و توضیح دهید.
بنیادیترین تعریف جنگ رسانهای استفاده از رسانهها برای تضعیف کشور هدف و استفاده از توان و ظرفیت رسانهها اعم از مطبوعات، خبرگزاریها، رادیو، تلویزیون، اینترنت و اصول تبلیغات به منظور دفاع از منابع ملی است. مطبوعات، رادیو، تلویزیون، مطبوعات و خبرگزاریها
رادیو: این رسانه با توجه به ویژگی سرعت در انتشار و وسعت پوشش مخاطب، از قدرت تأثیرگذاری بالایی در میان مخاطبان برخوردار خصوصاً رادیوهای بینالمللی که از طریق تبلیغات انتشار و توجیه مواضع خارحی کشورها و مصالح و منافع آنها عواملی موثر و در خدمت سیاست خارجی این کشورها میباشند. معمولاً این رادیوها مدعی واقعنگری، عدم تعهد و پخش نظرات دیگران میباشند.
خبرگزاریها و آژانسهای خبری: خبرگزاریهای بینالمللی یکی از مهمترین ابزارهای جنگ رسانهای در جهان است. آنها میتوانند با سانسور یک خبر یا دادن پوشش وسیع به یک رویداد افکار عمومی جهان را له یا علیه آن مسأله برانگیزنند. اهمیت خبرگزاریها در این است که اکثر مطبوعات، خبرگزاریهای ملی، منطقهای و شبکههای رادیو و تلویزیونی اخبار و اطلاعات مهم خود را از این آژانسهاس خبری دریافت میکنند.
27- سواد رسانهای به چه معناست و مراحل کسب سواد رسانهایی چیست؟
سواد رسانهای قدرت درک نحوه ساخته شدن واقعیت در رسانهها یا به بیان دیگر نحوه ساختپذیری و گفتمانی شدن واقعیتها در رسانههاست.
1- داشتن آگاهی کامل درخصوص استفاده از رسانهها
2- برخورد منتقدانه با محتوای رسانهها
3- تحلیل زمینههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی محیط رسانه
4- جانبداری از رسانه و استفاده از آن برای تغییرات اجتماعی
28- روابط بینالملل چیست و به 4 مورد از انواع آن اشاره کنید.
اصطلاح روابط بینالملل به مجموعه اقدامات و کنشهای متقابل واحدهای حکومتی و نیز نهادهای غیردولتی و همچنین روندهای سیاسی میان ملتها اطلاق میشود.
1- روابط موجود سیاسی و خارجی بین دولتها و سازمانهای بینالمللی جهان
2- روابط موجود اجتماعی، اقتصادی و بازرگانی بین دولتها و سازمانهای بینالمللی جهان
3- روابط موجود نظامی و دفاعی بین دولتها و سازمانهای بینالمللی جهان
4- روابط موجود فرهنگی بین دولتها و سازمانهای بینالمللی جهان
29-عناصر روابط بینالملل چیستند به 4 مورد اشاره کنید.
1- دولتها و هیأت حاکم که بعد از رئیس کشور، مقامات و مناصب بعدی را دارا هستند.
2- رهبران و ادیان مذهب.
3- سازمان ملل متحد و ارکان اصلی و سازمانهای وابسته آن.
4- شرکتهای چند ملیتی و واحدهای عظیم بازرگانی جهانی و حمل ونقل بینالمللی.
30- انگیزههای ایجاد روابط بینالملل چیستند به دو مورد اشاره کنید؟
1- پیشرفت توسعه و تکنولوژی
2- پیشرفت خارقالعاده علوم الکترونیک و ارتباطات
3- تزاید جمعیت کره زمین و عمیقتر شدن شکاف زندگی جوامع بینالمللی
31- نظام بینالملل نوین را توضیح دهید.
نظام بینالمللی فعلی، نظامی جهانی است زمان و مکان دچار فشردگی شدهاند و همچنان دچار فشردگی میشوند. نظام بینالمللی معاصر آرایشی فرهنگی و سیاسی از زمان و مکان است. مکان، انتزاعی و تهی قلمداد میشود. در حوزهی امور نظامی و اقتصادی به نظر میرسد سرعت بر بعد مکانی غلبه یافته و از اهمیت دولت سرزمینی کاسته است. تغییرات جمعیتشناسی مثل همیشه هویتهای ملی ثابت را به چالش میکشد. شرکتهای فرامرزی چنان بزرگ و پیچیده شدهاند که قدرت بیشتر دولتها را برای تنظیم فعالیتهای خود این شرکتها محدود ساختهاند. مشترکات جهانی، مرزهای دولتهای ملی را در مینوردند. اما انگارش سیاسی غالب همچنان با دولت ملی که مرزهای سرزمینی آن امن و مقدس پنداشته میشود جوش خورده است. روشن است که نظام بینالملل همچنان نظامی متشکل ار دولتهای نو است هر چند کرانه و فضای آستانهای آن با سرعت و قاطعیت هرچه بیشتری در حال محدود شدن در مرکز است.
32- هژمونی یا استیلا به چه معناست، توضیح دهید.
33- استیلای فرهنگی را توضیح داده و متفکران مهم آن را نام ببرید.
آنتونیو گرامشی و نوام چامسکی دو متفکر این نظریه هستند. ایشان معتقدند چنانچه جامعهای بتواند بهتر از سایرین جهان راتبیین کند از لحاظ فکری میتواند هدایت و رهبری فرهنگی جوامع دیگر را به دست گیرد و عملکرد سلطهطلبانهاش نیز از مشروعیت کافی برخوردار خواهد بود. بنابراین هر قدرت که بتواند بهتر از سایرین افکار را هدایت کند میتواند با قبولاندن جهانبینی خود رهبری فرهنگی و هدایت را به دست آورد و با تحکیم سلطه هژمونیک، رفتار سیاست خارجی خود را مشروعیت بخشد.
34- نظریه موازنه قدرت را توضیح دهید.
کشورها از انسانهای قدرت طلب، زیادخواه و مضطرب از به خطر افتادن امنیت خود تشکیل شده است و صحنه بینالملل، عرصه رقابت بین کشورهای مختلف است و کشورها برای حفظ برتری و تأمین امنیت دایمی خود به حفظ قدرت، افزایش قدرت و کسب اعتبار اقدام خواهند کرد، از این رو کشورها درصورت امکان خود، به تنهایی یا به صورت اتحاد با دیگران در مقابله با هر کشوری که در رسیدن به این اهداف راه آنان را سد کند، دست به خشونت خواهند زد پس خشونت در نظام بینالملل امری طبیعی شمرده میشود. کشورهایی که از لحاظ نظامی قویترند، منافع ملی خود را برحسب قدرت نظامی تأمین میکنند و با رضایت از تأمین قدرتمندانه منافع ملی نظام موجود را به نفع خود حفظ خواهند کرد ولی کشورهایی که تحت فشار منابع ملی، خود را تسلیم قدرتهای فاتح کردهاند از وضع خود ناراضی هستند و برای از بین بردن وضع موجود به تجهیز نظامی خود اقدام خواهند کرد و در مقابل کشورهای راضی برای حفظ وضع موجود بر قدرت نظامی خود خواهند افزود و به طور خودکار تعادل نیروها و موازنه قدرت بین آنها به طور پایداری حفظ خواهد شد.
35- نظریه وابستگی در روابط بینالملل را توضیح دهید.
اگر نظام سرمایهداری کشور با بحران روبرو شود در آن صورت برای رفع بحرانهای خود به همکاری با دیگر کشورهای سرمایهداری در قالب شرکتهای چند ملیتی دست میزند و انحصار مبادلات صنعتی، اقتصادی و مالی را به خود اختصاص میدهند و طبیعتاً در مبادله با کشورهای عقب افتاده در موقعیت برتری برای تأمین منافع خود قرار میگیرند از سوی دسگر کشورهای عقب افتاده برای دستیابی به توسعه صنعتی از طریق انتقال تکنولوژی مجبورند به خواستههای جمعی کشورهای صنعتی تن دهند و درنتیجه تحولات داخلی و رفتار خارجی آنان نسبت به خواستهها و الزامات کشورهای صنعتی شرطی میشود و از این بعد شاهد دو دسته کشورهای مرکز و حاشیه هستیم و منزلت کشورهای صنعتی با استفاده از منابع کشورهای جنوب و تعمیق روند توسعه افزایش و منزلت کشورهای جنوب با انتقال منابعش به کشورهای شمال (مرکز) و شیوع توسعه عدم توسعه کاهش خواهد یافت.
با تشکر از زحمات خانم قاسمی و حسینی